ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
زبانحال حضرت علی علیه السلام
*نوحه سنگینِ سینه زنی*
______________
برگ آزادی ام امضا شده است
گره از کار علی وا شده است
.............
عازمِ دیدن زهرا شده است
گره از کار علی وا شده است
_________
اجلم حلقه به در میکوبد
آسمان خاک به سر میکوبد
خون دل میچکد از زخم سرم
«میروم دیدن محسن پسرم»
باز از بند بلا شد بالم
فاطمه آمده استقبالم
شمع شب گشتم و تابیدم من
تا سحر هیچ نخوابیدم من
در قنوتم که دعا میگفتم
غیر نفرین ز شما نشنُفتم
من که بر فاطمه ام مهمانم
نغمه ی فزت و رب میخوانم
چاه دارد خبر از حال دلم
که من از محسن و زهرا خجلم
خون دل بود که عمری خوردم
بارها از غمِ زهرا مُردم
هرچه غم بود شکفت از دل من
داغ زهراست که شد قاتل من
زینبم، جان علی گریه نکن
باخبر باش، ولی گریه نکن
بعد ازین غصه فراوان داری
درد و غم در همه دوران داری
بعد ازین آینه ی صبر منی
شاهد قتل حسین و حسنی
همصدا با من و با زهرا باش
وارث نهضت عاشورا باش