زینب زینب (س)

زینب زینب صبراً صبرا

ان مع العسر یسرا

حیدر حیدر ، زهرا زهرا

ان مع العسر یسرا 

زینب دلخون، شیون کن

گریه برایش با من کن

دست علمدار افتاده

رخت اسارت بر تن کن

ان مع العسر یسرا 

کشته شده سردار من

یار من و غمخوار من

نمانده نوری بعد از او

به دیده ی خونبار من

ان مع العسر یسرا 

دشت بلا را دریایی

خون خدا را معنایی

بهر حسین مظلومت

هم حیدر و هم زهرایی

ان مع العسر یسرا 

اگرچه تنها جا ماندی

میان غمها وا ماندی

ولی به تاریخ ایمان

نوای نی در نا ماندی

ان مع العسر یسرا 

بگو بگو تکبیر عشق

بخوان حدیث پیر عشق

بگو حسینت جان داده

به زیر تیغ و تیر عشق

ان مع العسر یسرا 

رعد بلا زد بر جانت

کاسه خون شد چشمانت

غرور دریا می‌ریزد

به پای چشم گریانت

ان مع العسر یسرا 

به دور نیزه سرگردان

اسیر قوم نامردان

سکینه ی بی بابا را

خودت به خانه برگردان

ان مع العسر یسرا 

عزای مادر را دیدی

فراق حیدر را دیدی

لبان تشنه در غربت

حسین بی‌سر را دیدی

ان مع العسر یسرا 

تو زینبی، زینب تر باش

شکوه صبر حیدر باش

رسالت عاشورا را

امین ترین پیغمبر باش

ان مع العسر یسرا