ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
کاش آنروزی که زددشمن به سیلی همسرم را
باد میبرد از زمین بر آسمان خاکسترم را
خون دلهایی که بعد از قتل زهرا خورده بودم
کرد سیلابی خروشان عاقبت زخم سرم را
من چه گویم با پیمبر گر بپرسد در قیامت
این کبودی ازچه باشد ماه روی دخترم را
در ازای آن سفارشها که کردم ای دریغا
سوختند از آتش بیداد قلب کوثرم را
تا نبینم میخ در با سینه زهرا چه کرده
کاش میبستند با خون جگر چشم ترم را
ریسمان برگردن ودستم به زنجیر شقاوت
میشنیدم ناله ی اطفال ازجان بهترم را
در خزان آرزو غارتگران بی مروت
با لگد چیدند آخرغنچه ی نیلوفرم را
چاه کوفه انتظارم میکشد.باناله گوید:
پرکن ای ساقی به اشک سرخ امشب ساغرم را
شرمسارم گر بپرسد زینب مظلومه من
ای پدر جان باچه حالی دفن کردی مادرم را
روز فردا تانبینم جای زهرا مانده خالی
کاش عزراییل میگسترد امشب بسترم را
از امانت داری خود شرمسارم یا محمد
ابر سیلی را ببین وروی نیلی اخترم را
سوزم از آندم که زهرا خویش را پیچیدبرمن
گفت هیهات ار گذارم بی حمایت شوهرم را
سخت میگریم که در اوج غریبی دادم از کف
همنشین و همزبان و همسر وهمسنگرم را
سایه ی مهر خدایی.رحمت للعالمینی
سوخت بی تو آتش جهل اینچنین باغ و برم را
بدر ماه عشق بودم لیک با قد هلالی
مینهم با دست خود در خاک نیم دیگرم را
نیسیا هرچند درمرداب عصیانی ولی فردای محشر
کی گذارم آتش دوزخ بسوزد نوکرم را؟؟؟؟؟؟؟