ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
فاطمه ای مخزن اسرار عشق
کوثر جوشان گوهربار عشق
رشته ی وصل زمین و آسمان
مرتضی را هم امین و هم امان
جلوه ی مهر خداوند کریم
روشنی بخش صراط المسقیم
یادگار حضرت خیرالبشر
راز تبیین تمام خیر و شر
ای به هر درد و غمی یار علی
رازدار درد بسیار علی
یار و غمخوار امیرالمؤمنین
حلقه عشق ولایت را نگین
تکیه گاه خستگی های علی
مایه دلبستگی های علی
............
جان حیدر دست بر پهلو مگیر
این قدر از شوهر خود رو مگیر
از تو تنها نیمه جانی مانده است
پوستی بر استخوانی مانده است
ای صدای تو قرار جان من
دیده بگشا با علی حرفی بزن
ای به قربان سرت چیزی بگو
جان زینب دخترت چیزی بگو
من بمیرم باز هم تب کرده ای
خانه را از غم لبالب کرده ای
با علی چیزی نمیگویی چرا
حال و احوالی نمیجویی چرا
ای پرستار علی حرفی بزن
یار بیمار علی حرفی بزن
خوب می دانم عزیزم خسته ای
من علی هستم! چرا لب بسته ای؟
باز هم با من وفا کن فاطمه
اسم حیدر را صدا کن فاطمه
من غریبم، همدم چاهم نکن
همنشین درد جانکاهم نکن
درد دل دارم. چرا ساکت شدی
یار بیمارم چرا ساکت شدی
خانه مارا صفایی بی تو نیست
مرغ شب را همنوایی بی تو نیست
دیده وا کن ای پرستار علی
بی تو مانده بر زمین بار علی
رو گرفتی از من. اما دل مگیر
ماه من! روی زمین منزل مگیر