ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید
............
اولاد علی اینهمه آزار نمی دید
............
شبهای حرم تیره شد و ماه ندارد
در خیمه ی دل جز غم جانکاه ندارد
از آه سکینه، غم زینب، همه پیداست
این قافله عباس به همراه ندارد
*تا سوز دل و پای پر از خار نمیدید*،
*ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید*
__________
تا گشته جدا دست یداللهی عباس
خون میشود این آب به خونخواهی عباس
از فرط عطش غمزده اصغر شده بیهوش
این را برسانید به آگاهی عباس
*ایکاش عزای گل بی خار نمی دید*
*ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید*
__________
عباس که در معرکه تکرار علی بود
آوای علی، نغمه ایثار علی بود
آرامش دلهای پریشان شده نامش
در چشم همه دیده بیدار علی بود
*ایکاش حسین آه شرربار نمی دید*
*ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید*
__________
برچیده اگر تیغ جفا بال و پرش را
پوشیده به خونِ سرِ او بال و پرش را
از چشم حرم دست سیاهی نتوانست
خاموش کند شعله نور نظرش را
*او جان علی بود و بجز یار نمی دید*
*ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید*
___________
هرجا که دلی هست گرفتار غم توست
اصلأ همهی کشور دلها حرم توست
قربان تو و دست علمگیر تو گردم
آرامش ما از برکات علم توست
*عالم ز تو جز غیرت و ایثار نمی دید*
*ایکاش حرم داغ علمدار نمی دید*
(ادامه دزفولی)